قطعات فلسفی

خشم خدای غیور

«محققان کتاب مقدس، متفق‌القول، بر این نظراند که سفر تثنیه بنیادی‌ترین متن در حوزه الهیات عهد (covenant theology) است. در مشهورترین بخش این کتاب، که برای دیانت موسوی مرکزیت تامه دارد، ما با تمایز میان دوست و دشمن (foe) مواجه می‌شویم:

«من‌ هستم‌ یهُوَه‌، خدای‌ تو، كه‌ تو را از زمین‌ مصر از خانه‌ بندگی‌ بیرون‌ آوردم‌.

تو را به‌ حضور من‌ خدایان‌ دیگر نباشند.

به‌ جهت‌ خود صورتِ تراشیده‌ یا هیچ‌ تمثالی‌ از آنچه‌ بالا در آسمان‌، یا از آنچه‌ پایین‌ در زمین‌، یا از آنچه‌ در آبهای‌ زیر زمین‌ است‌ مساز. آنها را سجده‌ و عبادت‌ منما. زیرا من‌ كه‌ یهُوَه‌ خدای‌ تو هستم‌، خدای‌ غیورم [a jealous God]‌، و گناه‌ پدران‌ را بر پسران‌ تا پشت‌ سوم‌ و چهارم‌ از آنانی‌ كه‌ مرا دشمن‌ دارند، می‌رسانم‌. و رحمت‌ می‌كنم‌ تا هزار پشت‌ برآنانی‌ كه‌ مرا دوست‌ دارند و احكام‌ مرا نگاه‌ دارند.» (سفر تثنیه، باب 5: آیات 6 تا 10)

و نیز گفتگوی زیر:

«پس‌ بدان‌ كه‌ یهُوَه‌، خدای‌ تو، اوست‌ خدا، خدای‌ امین‌ كه‌ عهد (covenant) و رحمت‌ خود را با آنانی‌ كه‌ او را دوست‌ می‌دارند و اوامر او را بجا می‌آورند تا هزار پشت‌ نگاه‌ می‌دارد. و آنانی‌ را كه‌ او را دشمن‌ دارند، بر روی‌ ایشان‌ مكافات‌ رسانیده‌، ایشان‌ را هلاك‌ می‌سازد. و به‌ هركه‌ او را دشمن‌ دارد، تأخیر ننموده‌، او را بر رویش‌ مكافات‌ خواهد رسانید.» (سفر تثنیه، باب 7: آیات 9 و 10)

خشم خدا ناشی از غیرت (jealousy) اوست که به نوبه خود با ایده عهد و وفاداری، که طرفین عهد بر آن سوگند خورده‌اند، در پیوند است. این غیرت، به عبری qin’ah، یک دلبستگی سیاسی (a political affect) است که کنش آدمی را نیز برمی‌انگیزد. غیرت خدا و غیرت انسان (human zeal) در زبان عبری یکسان‌اند: qin’ah که به یونانی می‌شود Zēlos. واژه qin’ah هم محرک خدای غیور (El-Qanna’) است و هم فرد متعصب (zealots)، یعنی کسی که غیرت خدا را ارج می‌نهد. این ارتباط دوسویه میان غیرت خدا و غیرت/ تعصب انسان به روشن‌ترین شکل در داستان فینحاس که الگوی بارز تعصب است بیان شده است. اندکی مانده به پایان چهل سال سرگردانی، قوم بنی اسراییل در شطٌیم رحل اقامت می‌افکنند و مردان قوم با زنان موآب زنا می‌کنند و در جشنی که برای قدردانی از بعل فغور، خدای محلی، برگزار شده است شرکت می‌جویند. خدا که از این خیانت به خشم آمده طاعونی می‌فرستد که بیست‌وپنج‌هزار نفر را می‌کشد. او تنها زمانی منصرف می‌شود که فینحاسِ کاهنْ زن مدیانی و مرد اسراییلی، که زنا کرده‌اند، را با نیزه از پای در‌می‌آورد:

«فینحاس‌ بن‌العازار بن‌هارون‌ كاهن‌، غضب‌ مرا از بنی‌اسرائیل‌ برگردانید، چونكه‌ باغیرت‌ من‌ در میان‌ ایشان‌ غیور شد، تا بنی‌اسرائیل‌ را در غیرت‌ خود هلاك‌ نسازم‌.» (اعداد، باب 25: آیه 11)  

قصد من در اینجا تمرکز بر طاعونی که بیست‌و‌پنج هزار قربانی گرفت نیست زیرا این مساله در دنیای باستان عادی بود. من می‌خواهم بر رفتار فینحاس متمرکز شوم که به شکل خودانگیخته در کار خدا دخالت کرد: این چیز جدیدی است، حتی می‌شود گفت انقلابی، و من با قاطعیت بیان می‌کنم که در سایر فرهنگ‌های باستانی این مساله امری ناممکن بوده است.

مفاهیمی چون عهد و وفاداری، که غیرت خدا و تعصب انسان در آنها ریشه دارند، به سپهر سیاست تعلق دارند. بنابراین، شکل متناظر خشونت دینی، یعنی تعصب، درست از این منبع سربرمی‌آورد. تازگی‌ها تحقیقی بر روی شرق نزدیک انجام شده است که این را نشان می‌دهد. مفاهیم عهد و وفاداری در کتاب مقدسْ به شکل وسیعی از ایدئولوژی سلطنت آشوری‌ها اخذ شده اند. معاهدات و سوگندهای وفاداری رعایا و دست‌نشانده‌های آشوری و هیتیته الگوهایی بودند برای ساختار و محتوای سفر تثنیه و نیز متون ملهم از تثنیه که با عهد و ایدئولوژی عهد سر-و-کار دارند. به نظر می‌رسد برخی از بخش‌ها ترجمه تحت‌اللفظی سوگندهای وفاداری با آسارهادون، شاه آشور، باشند.»     

بخشی از فصل هفتم کتاب «از آخناتون تا موسی: مصر باستان و تغییر دینی» تحت عنوان «دین تام: سیاست، یکتاپرستی، و خشونت» نوشته یان آسمن.

+ نوشته شده در  جمعه هجدهم بهمن ۱۳۹۸ساعت 15:1  توسط مهدی میرابیان  |